میخواهم پرواز را بیاموزم

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

۲۸
شهریور

ببین آقای غیر محترم؛

من همینجوریش هم ازت متنفرم، حالا بدترش کن!

خدایی هست، قیامتی هست، لابد بهش اعتقاد داری که واسه حسین نذری میدی... میبینمت! جواب قلبی که شکستی، بغضی که تو گلو نشوندی و اشکی که زیر چشم جمع کردی رو چطور میدی؟


به خودم تبریک میگم، قوی شدم!

اونقدر قوی که با شکستن دلم دیگه اشکم نریزه،

دیگه کسی لرزش صدامو حس نکنه.

به نظر خودم اثر خوندن و نوشتن زیاده!

انقدر زیاد که صداشو بشنوم اما اونقدر محو کتابم باشم که هیچ توجهی به بغضم نکنم،

عقبش بزنم و نزارم اشکی بریزه،

و با جدیت به خوندن کتابم اهمیت بدم.


اما این قدرت که جلوی شکسته شدن دلو نمیگیره میگیره؟

آهای حاج آقای صد بار حج رفته که جای همسایت حواست به اسراف غذا تو روز عاشوراست! از بدیات نگم که یکی دو تا نیست اما من خدامو میشناسم،

اگه همونی که میشناسم باشه انتقام صد دفعه شکوندن دلمو و صد دل دیگه ای که شکوندی رو ازت میگیره!


ای قوم به حج رفته کجایید؟ کجایید؟

معبود همینجاست بیایید، بیایید...!


میبخشم، اما فراموش نمیکنم!!!!!!

منم فراموش کنم، یوم العباسِ، عباس فراموش نمیکنه.

۲۷
شهریور

من یک "سرگردان"ام.

این افسانه‌ی شخصی من است و یک روز به آن خواهم رسید.

طولانیست اما بی پایان نیست!

+متمایز

+سفر

+تاثیرپذیر

+خارج از قانون

+آزادی طلب


آناندا، کایوالیا، سیاتانتریا.


شما میدونین افسانه‌ی شخصیتون چیه؟

از سایت راستمرد کمک بگیرید، دقیقا همونچیزی بود که فکر میکردم.

۲۴
شهریور
توی برزخ نیستم
درست توی جهنمم...
۰۲
شهریور

صفحه پینترست‌ام را که باز میکنم کرور کرور عکس قطارها و چرخ و فلک ها و ساختمان و ها و وسایل دیگری که سالها متروک مانده اند، در کنار دیگر عکسهایی که حالا با آنها کار ندارم، جلوی چشمم سبز میشود.